مهندس کسی است که کار فنی انجام دهد …

دوستان، مدتی پیش، یک بحث داشتیم در خصوص مهندسی عمران و معماری، البته بهتر است گفته شود چند بحث، یکی با عنوان آیا معماران مهندس هستند؟ و دومی من خودم مهندس عمران هستم که اینها به نظر من گفتگوهایی بی پایان هستند و بازخوردهای جالبی هم داشتند که شاید بیشتر از متن خواندنی بود. به هر روی، یکی از دوستان که نام خود رو هم ذکر نکرده، در این زمینه بحثی دارد که بدون داوری، اینجا ارائه شده است. طبیعتا جمله آرای نویسندگان لزوما نظر وبگاه نیست را در نظر داشته باشید. با اندکی اصلاح در برخی کلمات … و اما اصل متن.

مهندس در مفهوم Engineer به انگلیسی کسی است که کار فنی انجام دهد ، بحث بحثه ریاضی دانی و هندسه دانی نیست ، این امر مشابهت اسمی است :
An engineer is a professional practitioner of engineering, concerned with applying scientific knowledge, mathematics and ingenuity to develop solutions for technical, social and economic problems. Engineers design materials, structures and systems while considering the limitations imposed by practicality, safety and cost.[1][2] The word engineer is derived from the Latin roots ingeniare (“to contrive, devise”) and ingenium (“cleverness”).[۳][۴]

Engineers are grounded in applied sciences, and their work in research and development is distinct from the basic research focus of scientists.[2] The work of engineers forms the link between scientific discoveries and their subsequent applications to human needs and quality of life.[1]
از ویکیپدیا
———-
مهندسین معمار انسانهای آزاد ، راحت ، کمتر مقید ، خوش ذوقی هستند ولی در ایران اکثر آنها افرادی هستند که حوصله درس خوندن ندارند ، بیشتر دنبال فیلم و عکس نگاه کردن هستند تا خواندن کتاب های قطور ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ صفحه ای. این امر است که مشکل بین عمرانی ها و معماران را به وجود می آورد. شما فرانگ گهری را نگاه کنید ، اول مهندس عمران بود بعد شد مهندس معماری و درک عالی از سازه دارد. نرمن فاستر و اینگونه معماران برجسته که میدر و لیدر هستند از شکم مادرشان لیدر نشدند ، پدرشان درآمده اینقدر کتاب های مختلف حتی مباحث دینامیک سازه و زلزله خواندند ، مباحث ریاضایت پیشرفته مهندسی ، مکانیک خاک ، طراحی اعضاء سازه ای ، آشنایی و تسلط بر روابط آیین نامه حتی کشورهای مختلف و …
عزیزان ، مهندس شدن چه عمرانیش چه معماریش به ۴ تا جزوه نحیف ۳۰ صفحه ای بی محتوا که استاد بیسوادی هم که تدریسش می کنه از یکی دیگه کش رفته نیست.مهم اینه که اکثریت مهندسین امروزی (به خصوص مهماری) ساندویچ خور هستند ، یعنی دنبال راحت طلبی و قایم شدن پشت همین الفاظ هستند تا آنکه برن اینقدر کتاب بخونند تا عینکی شوند.
یک سوالی دارم ، خدا وکیلی چند تای شما کتاب تایم سیور ها رو خوندین ، منظور ورق زدن عکس نگاه کردن نیست ، خوندن خط به خط با مارکر و درک مفاهیم است.همه می گویید برو بابا حوصله داریا ….. ، ولی این مشکل است.
مهندس بودن به اخم کردن ، حرف زدن ، قیافه گرفتن ، داد زدن ، سیبیل گذاشتن و اینجور چیزا نیست ، فقط به علم و دانش و درک انسانه ، و متاسفانه یا خوشبختانه این امر صرفاً یادگرفتنی از راه مرارت کشیدن و مطالعه ساعت های زیاد است ، نه آنکه تا رفتی تو دانشکده معماری دیگه تموم شد ، شدی مهندس معمار.
من در خارج کشور که نگاه میکنم ، مهندسین معمار فوق العاده سخت کوش و با سواد تر از ایرانی ها هستند.اونها معمار واقعی هستند. افراد با تجربه و سختی کشیده. کسانی در کارگاه های اجرایی پایشان تاول زده است. نه آنکه پشت یک میز قشنگ بنشینند و قهوه بخورند و چهارتام خط بکشند ، به طوری که کاملاً با اجرا و مفاهیم سازه ای طراحی غریبه باشند. البته من قصد توهین به منهدسین زحمت کش و با تجربه معمار را ندارم ، مطمئناً اونها تاج سر ما هستند.
مشکل اصلی مملکت ما اینه ، فکر میکنیم ما یک چیز دیگه هستیم ، فوق العاده ایم ، خیلی می فهیمیم ، بقیه نیاز به خوندن دارن ولی ما از شکم ننمون بلیدم ، بقیه احمق و نفمن و ما فقط می فهمیم ، دنیال دور زدنیم و راه میان بریم ، کارمون با یک جزوه کوچک که به بچه نشون بدی از خنده روده بر میشه راه میفته. خودمون را گول میزنیم ، پشت شعار های رنگین ونگین قایم میشیم. تو همچین جامعه ای معلومه که تنها راه اینکه بیسواد ها چون اکثریت رو تشکیل میدهند همدیگر رو تایید میکنند. در واقع اون بدبختی که بیشتر میخونه بخاطر حسادت و نظر تنگی و بخل ورزیدن له میشه ، شایدم ۱۰% اونها بیان بالا و بشن پیرنیا ها. البته باید پوست کرکیدیل داشته باشن که راهشون رو ادامه بدن.
بله واقعیت اینهاست که من میگم. بعد هم طرف میره تو اجرا اینقدر گند میزنه و با افراد بیسواد مثل خودش کار میکنه که به قول خودشون آداپته میشه و قلق های اجرایی رو یاد میگیره.چرا این رو میگم؟ چون وقتی پاتو بزاری از این مملکت بیرون هیچ کس مهندسی عمران و معماری تو رو قبول نداره (بیشتر توی اجرا تا تئوری) و بهت میگن مهندس جهان سومی. باید بری از صفر شروع کنی ، چون حقیقتاً تویی که مهندسی نمیدونی دقیقاً یک بنای آجر کار چطوری باید ملات درست کنه و بند بین آجر ها رو پر کنه ، چه برسه به مباحث پیشرفته تر. باز هم میگم ، بهتون بر نخوره و به خودتون نگیرین ، یه تلنگریه به بعضی ها که اینقدر خودشونو باد کردن که دارن عین بالون میرن تو اتمسفر. این یک نیش تریه که اونها رو یک ذره بلرزونه. البته باز هم میگم ، مشل ما تنبلیه ، یک کتاب قطور که بزارن جلومون چشممون سیاهی میره ، بعد چکار میکنیم ؟ آسانترین کار دنیا ، کپی کاری از روی بقیه. چه مهندس عمرانش ، چه معماری. میریم تو منابع ، کتابخونه یا الآن که آسونترش اینترنت هست ، یه سرچ ساده و بله ، استادتم که اینقدر بوقه که بلد نیست کامپیوتر رو روشن کنه میمونه انگشت به دهان که تو چی جوری این کار را انجام دادی.
فقط مساله اینکه آدم وجدانش درد می گیره ، که آیا خودت رو هم می تونی گول بزنی؟ نه ….
الته کم که می آریم انگشتمون را طرف دیگران می گیریم ، اگر من بیسوادم ، خب اینها هم بیسوادن. خیر ، راهش این نیست.
البه تقصیر سیستم آموزشی طوطی وار درس بخون بیا نمره بگیر ، کاغذ پر کن ، مطلب حفظ بکن هم هست. زرنگ واقعی اونه که کتاب بخونه ، زجر بکشه ، خودشو از جهان سومی بودن بیاره بیرون، نه اونی که ۲ شب مونده به امتحانش بره جزوه رو حفظ کنه.
انشاء ا… که حضرات حرف های من رو با دیده ای باز بپذیرند و به کسی بر نخورد.
دیگه میبخشید ها

565

پر کن پیاله را، کین جام آتشین ... دیریست ره به حال خرابم نمی برد

دیدگاه کاربران
  • Moh ۵ مرداد ۱۳۹۴ / ۱۰:۳۲ ب٫ظ

    salam, khoObid
    man keyboard Farsim kar nemikone va ella kheyli cho Iran nabashad tane man mabadam…
    manam Iran dars nemikhoonam…term 4 memari hastam o hamishe baram soal boode ke inke too Iran onvane in reshe mohandesi tangeshe yani chi?yani man mohandes nemisham..
    vali bad az rooz haye toolanie kargah, fahmidam memari ye daryas ke pishvande mohandesi tangesh boodan ya naboodan tofiri nadare…
    inke nevisade maghale mine pat taval mizane too kargah ha raste…man vaghean pam taval mizad o mizane…
    ye modate kootah donbale enteghali be dakhel boodam o Shahid Beheshti ba emtehan ghaboolam kard.
    hame migan bargard va doos daram biam, vali moondam chon ye memari ke halish bashe shodan bozorg tarin kilid be residan be arezoome.
    Be nazaretoon ba oomadan be arezoom nazdik tar misham ya doortar?
    khoda ghovvat 🙂

  • حسین ۱۵ آبان ۱۳۹۳ / ۵:۲۰ ب٫ظ

    این حرفا چیه؟ تو کشوری مثل کشور ما اینجور درس خوندن از سرشونم زیاده.

  • زهرا ۱۶ بهمن ۱۳۹۱ / ۱۰:۲۲ ب٫ظ

    سلام من ترم۴معماریم تو ی دانشگاه درس میخونم با اساتیدی بی سواد که فقط ادعا دارن خدا به داد ما برسه که این همه پول میریزیمو هیچیم یاد نمیگیریم

  • یوسف ۱۰ بهمن ۱۳۹۱ / ۸:۵۲ ب٫ظ

    ای کاش elham saam می گفتن کجای خارج درس میخونن؟

  • یوسف ۱۰ بهمن ۱۳۹۱ / ۸:۴۷ ب٫ظ

    خیلی خوب بود.من ترم ۶ معماریم ولی تازه چند وقت پیش به این نتیجه رسیدم که چقدر الکی وقتم گذشته-دانشگایی که توش درس میخونم مثلن یکی از دانشگاهای خوب معماریه.همیشه پیش خودم میگم اگه این خوبه وای به حال بقیه-خیلی جزوه محوره- ولی …. ای کاش این حرفا رو کسی ترم ۱ به من میگفت-متاسفانه هیچکی تو اشناهای ما این رشته رو نخونده بود که ازش کمک بگیرم-عالی بود حرف بالا حرف دل خیلی هاست منم امیدوارم که واقعا تلنگر باشه واسه اونایی که میخونن

  • مهندس ۲۶ دی ۱۳۹۱ / ۱:۵۰ ب٫ظ

    خواشحالم که نظارت من رو بقیه هم قبول کردند ، ب هر حال باید یک نفر واقعیت رو بگه.

  • elham saam ۲۱ دی ۱۳۹۱ / ۱۲:۵۲ ب٫ظ

    salam.be nazare manam bishtar az 80 darsade mohandesine memar va mohandesine omran dar iran bisavadan va aslan nemidonam memari ya omran chi hast!man alan dar kharej az keshvar hastam va daneshjoye mastere memari hastam.kheyli kheyli sakhte.sisteme amozeshi va ketabhayi ke tadris mishan kheyli sakhtan.makhsosan ketabashon

    • mahe man ۱۰ مهر ۱۳۹۲ / ۶:۰۰ ب٫ظ

      آلان که انگلیسی تایپ کردی یعنی خیلی بلدی ونشونه سخت بودن کارت هست.هر جای دنیا که باشی میشه سخت کار کرد.چه ایران و چه خارج از ایران

  • محمدرضا مجاهدی ۱۷ دی ۱۳۹۱ / ۱۲:۰۳ ب٫ظ

    یادمه استاد جاوید که با ایشون طراحی با دست آزاد داشتیم همون ترم اول به ما گفت بچه ها! معماری نیاز به مطالعه وحشتناک داره! خیلی باید کتاب بخونید و مطالعه کنید. با اینکه ایشون استاد درس عملی بود.
    امروز می بینیم بخشی از تنبلی دانشجویان معماری به خاطر اینه که در ترم های پایه کار عملی زیاد دارند و متاسفانه خیلی از اساتید محترم به بچه ها منبع برا مطالعه معرفی نمی کنن یا تو برنامه کلاس مطالعه کتاب رو در نظر نمی گیرن و وقتی تو درس های تئوری با این عزیزان برخورد می کنی می بینی اکثرشون با مطالعه بیگانه اند و اصولا به تعریفی از معماری رسیدن که مطالعه نقشی تو معمار شدنشون نداره و فقط باید کار عملی بکنن.
    مثلا وقتی داریم تمرین برای دروسی مثل مقدمات معماری، طراحی می کنیم که فرم رو بفهمند یا فضا رو و … باید چند تا کتاب و مقاله تو این زمینه ها بخونن و تو کلاس بحث بشه.
    من هم موافقم بدترین عادت دانشجویان عادت جزوه خونی بدون مراجعه به کتابه. استاد باید منابع دست اولی رو به بچه ها معرفی کنه و بفرستشون دنبال مطالعه اونها حتی اگر قراره خلاصه ای از اونها را درس بده و به شکل جزوه ای در بیاره. جالبه بعضی اساتید منبع مطالب جزوه هاشون رو هم به بچه ها نمی گن. اینطوری میشه که ۴ سال درس می خونن ۴ تا کتاب کامل نخوندن. تازه می رسن به کنکور می افتن دنبال کتاب خوندن به اضطرار باز وقت کم میارن میرن جزوه فلانی رو گیر میارن که خلاصه شده از فلان کتاب یا چند تا کتاب معروفه، اونم در حدی می خونن که بتونن تست بزنن.
    به هر حال قطعا بخش عمده اشکال مربوط به سیستم آموزشی است. دانشجو این وسط کمترین تقصیر را دارد. ولی من هم معتقدم مقاله فوق تلنگر خیلی خوبی است که دانشجویان بدانند اگر در یک محیط آموزشی هستند که بدون مطالعه یا با حداقل مطالعه دارند ترم به ترم میان بالا یک تکانی بخورند و حرکتی بکنند و تصمیم جدی بگیرند برای باسواد شدن. و ایضا اساتید و مدرسین و گروه های آموزشی محترم برای احساس مسئولیت بیشتر.
    با تشکر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط
تومان