پس مهم نیست که از کدام راه بروی…

آلیس به یک دوراهی رسید و یک گربه را روی درخت دید به گربه گفت: «از کدام مسیر باید بروم؟» گربه پرسید: «به کجا می خواهی بروی؟» آلیس پاسخ داد: «نمی دانم» گربه گفت: «پس مهم نیست که از کدام راه بروی»[۱]

ای کاش بر سر همه دو راهی ها، گربه ای بود، کسی که اگر هم راهنمایی نمی کرد حداقل حرفی برای گفتن داشت … بگذریم … به نظرم بخش ارسال مطلب خیلی بد از آب در آمد منتها از آن بدتر اینکه یک پیام هم نداشتیم که “چطور عکسم را آپلود کنم” یا ارسال عکس مشکل دارد و از این حرفها … چرا … چرا یک دوستی پرسیده بود که ارسال مقاله چگونه امکان پذیر می شود…

تعجب بر انگیز تر از همه، اینکه هر روز به تعداد اعضای وبگاه هم افزوده می شود … در صفحه عضویت نوشته فقط در صورتی که قصد ارسال مطلب دارید عضو شوید، من نمیدانم چرا عضو داریم ولی ارسال مطلب نداریم؟ در روزهای آتی امکان گرفتن عضو جدید برداشته می شود ولی اعضای قدیمی امکان دسترسی به پروفایل خود را کماکان خواهند داشت. ضمنا خیلی دوست دارم بدانم چه انگیزه ای برای عضویت وجود داشت، از این جهت که شاید آن انگیزه را عملی کردیم.

گاهی وقتها نبود بازخورد در مورد مساله ای خاص این احساس را ایجاد می کند … مهم نیست  که از کدام راه بروی.


[۱] برگرفته از کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» نوشته لوئیس کارول … منبع: صدها وبلاگی که دیگر مشخص نیست کدام fake و کدام واقعی هستند.

565

پر کن پیاله را، کین جام آتشین ... دیریست ره به حال خرابم نمی برد

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط
تومان