دانلود کتاب معماری : راسم بدران : آشنایی با معمار عرب و معماری عربی

عنوان کتاب : chornology of work : rasem badran

انتشارات : –

نویسنده : –

کد کتاب : ۰۱۳۰۰۱۲۲۹

دانلود کتاب معماری : راسم بدران

توضیح: کتابی عالی از معمار اردنی راسم بدران که با معماری عربی آدم رو آشنا میکنه بخصوص با معماری اسلامی که حال و هوای عربی داشته باشه و خوبه که بدونید معماری اسلامی عربی حال و هوای سنی و معماری اسلامی ایرانی حال و هوای شیعی دارند هرچند در ادامه اینها کمی کمرنگ میشوند و با هم امتزاج پیدا میکنند و من معتقدم معمار باید به اتحاد ایندو کمک کنه ولی مطمئنا کمک به اتحاد هم بدون شناخت لازم ممکن نیست.

طرح کپی از مناره های مسجد النبی برای مسجد جمکران کاری سطح پایین و همچنین ناپسند بود چون نشان میداد معمار طرح اطلاعات درستی از بستر طرح خود ندارد …

لینک مستقیم : دانلود کتاب راسم بدران ( به زودی )

حجم : حدود ۵۵ مگابایت

یکی از دوستان هم زحمت کشیده و مختصری در مورد راسم بدران روی نت قرارداده : اینجا

565

پر کن پیاله را، کین جام آتشین ... دیریست ره به حال خرابم نمی برد

دیدگاه کاربران
  • کاوه ۲۶ آبان ۱۳۹۷ / ۷:۴۶ ب٫ظ

    لفظ عامیانه بودن به هنر و معماری اسلامی کم لطفی و شاید نوعی ایچاد تلقین و بد بینی رسانه ای است. بدانیم فلسفه و حکمت متعالی و جهان بینی اسلام، عامل ایجاد حرکت در ملل مختلف و بوجود آمدن آثار درخشان در هنر و فرهنگ و علم بوده است.

  • کاوه ۲۶ آبان ۱۳۹۷ / ۷:۴۲ ب٫ظ

    بکار بردن لفظ عامیانه بودن و غیره برای تضعیف رقیب است و هم غیر حق و غیر مطابق با واقع است و هم ناجوانمردی است. بدانیم فلسفه و جهان بینی قوی اسلام هم برای آبادانی دنیا و هم آبادانی آخرت آمده و نمونه های درخشان تاریخی از هنر و فرهنگ و علم و غیره را در خود دارد.

  • روشن ۲۰ مهر ۱۳۹۳ / ۰:۵۲ ق٫ظ

    پسوورد فایل چیست؟

  • حمیدرضا ۹ خرداد ۱۳۹۳ / ۲:۴۷ ب٫ظ

    سلام
    خسته نباشید خوب بود کاره سایتتون
    ولی فایل دانلود شده به فرمت rar پسوورد میخواد من ندیدم جایی پس بوده باشه کمک کنید ممنون میشم

  • سهراب تکبیری ۱ آبان ۱۳۹۰ / ۹:۱۸ ق٫ظ

    مواردی را که تحت عنوان ” کوچکترین موارد در احادیث و روایات ” اشاره فرمودید توصیه هایی است که از عقل سلیم هر انسان خردمند ” از جمله امامان ” صادر میشود و اگر دقت بفرمایید این معیارها در دیگر فرهنگها و ادیان و حتی در فرهنگ اقوامی که الزاما دین بخصوصی نداشته اند هم مطرح است و محدود به مسلمانان نمیشود . نکته اصلی و مورد نقد در کامنت های فوق آاین تفکراست که دین آمده است که تا جزییترین مسائل روزمزه بشریت را پاسخ گوید در حالی که به باور بسیاری روشنفکران و اندیشمندان خردمند دین آمده است تا بشر را به رشد و تعالی عقل و خرد و استفاده درست و همیشگی از آن در حل مسائل و مشکلاتش یاری دهد و اگر در ۱۴۰۰ سال پیش توصیه هایی حد اقلی را برای مسلمانان دارد به دلیل عدم وجود عقل در جامعه بدوی و بیابان گرد عربستان بوده نه ارائه احکام لایتغیر و ابدی برای جزییترین مسائل زندگی که اگر چنین باشد به معنای نفی و تعطیل مقوله بسیار مهمی به نام عقل است و یقینا هدف هیچیک از ادیان چنین نیست…۱

  • صبا ۲۹ مهر ۱۳۹۰ / ۱۱:۳۵ ب٫ظ

    با سلام – هر چند به کار بردن معماری شیعه و سنی درست به نظر نمیرسه ولی مسلما معماری مسلمانان از فرهنگ ، اندیشه و تفکر اسلامی بهره مند بوده و نمی توان گفت فلسفه و دین در معماری وارد نشده . اما در عین حال که اسلام بر معماری مسلمانان تاثیر گذار بوده معماری ایرانی مهم ترین نقش را در شکل گیری معماری دوران اسلامی در سرزمین ایران داشته است. همان اندازه که بی انصافی است معماری دوران اسلامی در ایران را خالی از فرهنگ ایرانی بدونیم، این تفکر که معماری این دوران تحت تاثیر اسلام و تفکر رایج نبوده! درست به نظر نمیرسه. تا حالا به این جنبه دقت کردین چرا معماری یهودی، مسیحی و … نداریم!!! اگر یه مطالعه سطحی در احادیث و روایات داشته باشید متوجه میشید که اسلام حتی به کوچکترین مسائل در ساخت بناها توجه داشته است. و این توجهات حول حق شهروندی و همسایگی، عدالت، پرهیز از اسراف و … بوده. در اصل اسلام فرم خاصی دیکته نکرده ولی طبق دستورات اصولی رو داده که با هر فرمی رعایت بشه اون معماری میشه معماری اسلامی!
    به نظر شما معماری و شهرسازی مروز ما کا مسئله اشراف و محرمیت در اون حل نشده میتونه اسلامی باشه!

  • سهراب تکبیری ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۱:۴۵ ب٫ظ

    آقای مهندس از گزینش مطلب فوق در صفحه اول ممنونم در صورت امکان نسخه ای که در این صفحه است را جایگزین کنید زیرا فرصتی بود تا بازنگری شود و در برخی موارد اصلاحاتی انجام شود …۱

  • سهراب تکبیری ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۰:۰۷ ق٫ظ

    آقای مهندس امروزه در خصوص اصطلاح نادرست ” هنر و معماری اسلامی” نقد و بحث بسیار است و بسیاری استدلال میکنندنسبت دادن ” یک رشته هنری یاعلمی یا فلسفی”به یک ” دین یا مذهب”نا مانوس و عامیانه و غیر حرفه ای است …..(اساسا ادیان مقولاتی مربوط به جهان غیر مادی و ماورائ هستند و نسبت دادن مقولات مادی و دنیوی به آنها التقاط و مغایر با اصل معنا و هدف و ماهیت دین و به تعبیری تخفیف جایگاه والای آنها تا حد امور دنیوی ا است) .و تا آنجا که به عرصه مادی و دنیوی ظهور ادیان به طور اعم و اسلام به طور اخص مربوط میشود از تحول و شکوفایی هنر و دیگر شاخه های تولید فکری و فرهنگی بشر ” یعنی علم و فلسفه ” هم خبری نبوده که بتواند منشا ظهور و تحول مقولاتی همچون معماری و هنر یا فلسفه با عناوینی چون ” معماری اسلامی” یا “هنر یهودی” یا “فلسفه مسیحی” شود وهمانطور که ملاحظه میفرمایید در دو مورد اخیر چقدر ترکیبات نا آشنا و غریب و غیر مصطلح هستند اما در مورد اول چقدر به اشتباه رایج شده است. (آندره گدار در مورد این هنر و معماری از ترکیب ” هنر و معماری ادوار اسلامی “استفاده میکرد که خوب است آن را ترویج کنیم . در خصوص مذاهب که در واقع ترجمان دنیوی دین و رنگ و لعاب مادی و دنیایی گرفتن آنها هستند (بر اساس منطق ارسطویی میتوان دین را ذات و مذهب را عرض قلمداد نمود ) زمانی صحیح است مقولاتی چون علم و هنر و فلسفه را بدانها نسبت دهیم که این مقولات برخواسته از رشد و شکوفایی بستر ظهور آن دین باشند . در حالیکه میدانیم چنین بستری در بیابانهای برهوت عربستان و در میا ن قبایل وحشی و عقب افتاده عرب یقینا وجود نداشته است . و شکل خاص و متفاوت اسلام در ایران ( اقتدا به تشیع علوی)نوعی مقابله یا مقاومت فرهنگی ایرانیان در مقابل تهاجم فرهنگی اعراب قلمداد میشود و ربطی به خواستگاه اصلی آن ندارد. پس همه چیز برمیگردد به همین سرزمین خودمان با میراث گرانقدر هنر و اندیشه که از دوران باستان نشو و نما نموده و با بهره گیری از دست اوردهای دیگر سرزمین ها غنی و غنیتر گردیده است و پس از ورود اسلام به ایران با حمله اعراب آن را رنگ و لعابی ایرانی بخشید (شیوه خراسانی مطرح شده توسط استاد پیرنیا در حقیقت هنوز همان معماری ساسانی است که نام و عملکردهای ناشی از ظهور اسلام را به خود میگیرد ) و پیشرفتهای بعدی در ایجاد دهانه های بزرگ با قوسها و طاقهای منحصر به فرد(که کمال آن در کتاب مفتاح الحساب غیاث الدین جمشید کاشانی به رشته تحریر در آمده است ) شیوه رازی و دوره سلجوقی و تیموری هم باز نه ربطی به اسلام دارد و نه ربطی به مذهب شیعه ( در دوره سلجوقی نود درصد مردم اصفهان سنی بودند”سفر نامه دیولافوا” ) میماند اواخر دوران تیموری یا شیوه آذری که در حقیقت میراثخوار دست اوردهای دوره قبل بوده و شیوه صفوی یا سبک اصفهان که در حقیقت شباهت زیادی به ویژگیهای دوران ” باروک ” در اروپا دارد ( و شاید بیشتر از آنکه از چیزی به اسم مذهب متاثر باشد علاوه بر دست آوردهای معماری و هنر این سرزمین از تحولات و شیوه های رایج در اروپا متاثر بوده). یعنی دوران همنشینی و ترکیب سبکها و الگوهای دوره های مختلف که باز ربطی به مذهب تشیع ندارد و اگر به شیعه بودن دولت مداران و روحانیون دربار صفوی استناد شود که …..خود جای بحث گسترده ای است و بسیاری محققین اساسا مذهب تشیع دوران صفوی را بیشتر سیاسی تحلیل میکنند تا فرهنگی و در خصوص اصالت مذهبی ایل قزلباش و تعلقات دینی آنها نیز حرف و حدیث بسیار است ( گفته میشود شاه عباس مذهب تشیع را صرفا به عنوان آلترناتیوی در برابر مذهب کشور عثمانی و برای تهییج مردم و سپاهیان برای جنگ و مقابله با آنان ترویج مینمود و روحانیون شیعه را نیز با همین هدف تقویت مینمود…..و اساسا مذهب شیعه دوران شاه عباس قرابت زیادی با شیعه قبل از آن که عموما “علوی” نامیده میشد نداشته است …….بگذریم منظور آنکه بسیار بی انصافی و تخفیف هنر و معماری این سرزمین است که بعضا آن را با نامهایی معماری یا هنر “شیعی ” بنامیم و شاید مناسبتر آن باشد که مانند گدار از اصطلاح ” معماری و هنر دوران تشیع ” یا یک چیزی شبیه این استفاده کنیم و بگذاریم تشیع همچنان مذهب رایج این سرزمین و بدون اتصال به هنر علم یا فلسفه خاصی باقی بماند………پاینده باشید.

  • سهراب تکبیری ۱۱ مرداد ۱۳۹۰ / ۵:۵۷ ب٫ظ

    معماری شیعی و سنی؟؟؟؟؟

    • مهدی مطلق ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ / ۶:۰۹ ق٫ظ

      بله البته. خصوصا در معماری فضاهای مذهبی.

  • محمدرضا ۲۸ شهریور ۱۳۸۷ / ۱:۲۹ ب٫ظ

    سلام خوب بود کارت ولی یه دونه رو از قلم انداختی و اونهم ebook مربوط به فوجی زیمنس هستش. من برام سواله معمارا که کتاباشون مهمترین بخشش عکسها هستند چطور از این کتابخوانهای سیاه سفید استفاده کنند البته مال فوجی رنگیه و نمیدونم تو ایران هست یا نه ، حداقل آمارش که نیست. واسه رنگیها tablet pc چطوره ؟ قیمتش نمیخوره یا خودش هم خوب نیست مثلا صفحش واسه چشم ؟ به هر حال ممنون از اطلاعاتی که گذاشتی .[خط فاصله]دوست عزیز، سلامراستش رو بخواید من فکر می‌کنم استفاده از یک نمایشگر رنگی حداقل با فناوری موجود (LCD  یا پلاسما) اصلا مقرون به صرفه نباشه. درسته که کیفیت و وضوح صفحه نمایش فوق‌العاده بهبود پیدا می‌کنه اما از طرف دیگه موضوع تأمین انرژی این صفحه نمایش و خسته کننده بودن برای چشم انسان، چیزهایی هستند که نمی‌توان به سادگی از آنها گذشت.برای نمایش عکس‌ها، فکر نمی‌کنم مشکل خاصی وجود داشته باشه. چرا که اگر شما از یک عکس رنگی، پرینت سیاه و سفید بگیرید باز هم جزئیات قابل توجهی از عکس واضح هستند.من تا به حال هیچ کدام از این “کتاب‌خوان‌ها” را در ایران ندیده‌ام. من معتقدم اگر این وسیله رو خودمون با دست و چشم

  • محمدرضا ۲۸ شهریور ۱۳۸۷ / ۱:۲۷ ب٫ظ

    سلام خوب بود کارت ولی یه دونه رو از قلم انداختی و اونهم ebook مربوط به فوجی زیمنس هستش. من برام سواله معمارا که کتاباشون مهمترین بخشش عکسها هستند چطور از این کتابخوانهای سیاه سفید استفاده کنند البته مال فوجی رنگیه و نمیدونم تو ایران هست یا نه ، حداقل آمارش که نیست. واسه رنگیها tablet pc چطوره ؟ قیمتش نمیخوره یا خودش هم خوب نیست مثلا صفحش واسه چشم ؟ به هر حال ممنون از اطلاعاتی که گذاشتی .[خط فاصله]دوست عزیز، سلامراستش رو بخواید من فکر می‌کنم استفاده از یک نمایشگر رنگی حداقل با فناوری موجود (LCD  یا پلاسما) اصلا مقرون به صرفه نباشه. درسته که کیفیت و وضوح صفحه نمایش فوق‌العاده بهبود پیدا می‌کنه اما از طرف دیگه موضوع تأمین انرژی این صفحه نمایش و خسته کننده بودن برای چشم انسان، چیزهایی هستند که نمی‌توان به سادگی از آنها گذشت.برای نمایش عکس‌ها، فکر نمی‌کنم مشکل خاصی وجود داشته باشه. چرا که اگر شما از یک عکس رنگی، پرینت سیاه و سفید بگیرید باز هم جزئیات قابل توجهی از عکس واضح هستند.من تا به حال هیچ کدام از این “کتاب‌خوان‌ها” را در ایران ندیده‌ام. من معتقدم اگر این وسیله رو خودمون با دست و چشم

  • سروش ۲۱ شهریور ۱۳۸۷ / ۱:۱۴ ب٫ظ

    سلام مهندس خسته نباشی… آقا تبریک می گم… خیلی خوش سلیقه هستی… مشخصه مطالبت رو با وسواسه خاصی انتخاب می کنی… در مورد کاربرد نرم افزارهای image motion اگه مطلبی تو وبلاگت بزاری ممنون می شم… این روزا کاربرد زیادی تو معماری دارن… بازم ممنون.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط
تومان