چه مشکلاتی؟ …

چندی پیش گزارشی با عنوان دانشگاههای آزاد در مجله معمار شماره ۴۹چاپ شد . مثل همیشه بیشتر خاطره نویسی بود تا مقاله یا گزارش با این حال سوالی که در پایان مطرح کرده بود تلنگری بود برای من . کلیت سوال این بود : چه محدودیتهایی در فرایند طراحی ، نظارت و اجرای پروژه های معماری موجب تولید پروژه هایی ضعیف یا بی ارزش می شود ؟

نوشته ای که در ادامه می خوانید متن کامل پاسخ من است که به ایمیل مجله فرستادم.

بسمه تعالی

سردبیر محترم نشریه معمار

موضوع : پاسخ یک پرسش : گزارش دانشگاه­های آزاد نوشته محمد محمد زاده صفحات ۱۱۰و۱۱۱

مربوط به : نشریه معمار شماره ۴۹

با سلام

هرچند که مقاله یا گزارش مورد نظر به بررسی یک ساختمان به صورتی مبهم پرداخته بود و حتی مشاور و مجری طرح نیز مشخص نبودند و چه خوب بود که به جای خاطره نویسی و اینکه ماشینم را کجا پارک کردم و یک دانشجو بد بهم نگاه کرد اطلاعات کاملتر و تحلیل بهتری از طرح میشد. با این حال مسئله بسیار مهمی در نهایت پیش کشیده شده بود :

چه محدودیتهایی در فرایند طراحی ، نظارت و اجرای پروژه های معماری موجب تولید پروژه هایی ضعیف یا بی ارزش می شود ؟ …

بهترین راه رسیدن به جواب ، درخواست پاسخ از شرکتهای مشاور و مجری طرح هاست از طریق یک فراخوان. چرا که هیچ شرکتی خواهان طراحی یا اجرای ضعیف ساختمانها نیست. با این حال از آنجا که تعریف مساله در مقیاس وسیع ، بررسی نمونه های متنوع ساختمانهای نا موفق ! فراخوان از شرکتهای مشاور و مجری و … سنگی بزرگ بود سعی کردم در چند بخش کوتاه پاسخی به سوال مطرح شده داده باشم.

اگر نظارت را بخشی از اجرای طرح بدانیم و مطابق فاز بندی معمول پروژه ها بررسی کنیم ساختمان در دو مرحله شامل چهار فاز تعریف شده ساخته میشود :

مرحله طراحی شامل فاز صفر (مطالعات پروژه و رسیدن به طرح اولیه ) فاز یک ( تهیه نقشه های مرحله اول که غالبا معماری صرف با دورنمای اجرایی هستند) و فاز دو (تهیه نقشه های اجرایی معماری ، سازه ، تاسیسات مکانیکی و تاسیسات برقی ) میباشد. البته در شرح خدماتی که در قرارداد شکل میگیرد چند و چون و جزییات همه بخشها مشخص میشود ولی کلیت همه طرح ها به همین شکل است.

مرحله اجرا یا فاز سه کار که شامل اجرای ساختمان توسط مجری و نظارت توسط کارفرما و مشاور است.

الف : مرحله طراحی

مساله هزینه ها : با وجود تفکرات بلند پروازانه دانشگاهی و مجامع علمی در مورد معماری و خلاقیتهای معمارانه  شرکتهای مهندسی مشاور ( به خصوص پایه ۲ و ۳) فراتر از هر مساله ، تولیدی های معماری هستند. نکته ظریف نهفته ، مساله تناسب هزینه هاست. قراردادهای غیر منصفانه بسیاری از پروژه های معماری برنامه های زمانبندی کوتاهی را موجب میشوند که در آنها به بحث مطالعات اولیه و طراحی خلاقانه مبتنی بر مطالعات بهای کمی داده میشود. تقاضای کارفرماهای دولتی و خصوصی به دادن طرح توسط مشاور قبل از انعقاد قرارداد نیازی به توضیح در مورد آنچه بر سر طراح  و طرح می آید ندارد. همچنین پرداختهای بسیار نامناسب و با زمان های  طولانی کارفرماهای دولتی در کنار سایر مسایلی که در سطور آینده می آید همه و همه باعث می شود بهای کمتری به مراحل اولیه تولید طرح داده شود.

در بسیاری از پروژه ها ، مشاور حتی پس از ارسال نقشه های فازیک ، پیش پرداخت را دریافت نکرده است.

ترس از اعمال تغییرات : زمان مورد نیاز برای اعمال تغییرات مورد نظر کارفرما و مراجع تصویب طرح ، برای طرحهای خاص افزایش می یابد ، همچنین هرچه طرح خاص تر باشد انعطاف پذیری آن کمتر است و گاها زمان زیاد مورد نیاز برای اعمال تغییرات کارفرما و یا طراحی جدید ، کل پروژه را در شرکت مشاور از حالت به صرفه بودن خارج میکند. بنابراین ساختمانهایی خنثی که قابلیت تغییر زیادی داشته باشند بسیار به صرفه تر و کم دردسر ترند. بخصوص در سیستمهای دولتی با تغییر دم به دم مسوولان ، احتمال تغییرات زیر بنایی طرح و یا کل پروژه وجود دارد .

فرایند فرسایشی تصویب : غالب محدودیتهای موجود از جمله زمان ، محدودیتهای فضایی (سرانه) محدودیتهای اقتصادی (طرح به صرفه) محدودیتهای اجرایی (پیمانکار : نمی توانم) و ترس از تغییرات برای تیم طراحی علاقمند، صرفا مسایلی هستند که در یک فرایند مبارزه گونه باید حل شوند. با این حال رفت و برگشتهای طولانی و اعمال نظر های گاها عجیب کارفرما در نهایت باعث بی تفاوتی طراح و مشاور و عدم توجه به آینده ساختمان خواهد شد. بسیاری از کارفرماهای خصوصی یا دولتی تصور درستی از طرح یا مجامع تصویب طرح خود ندارند و در مرحله فاز ۱ و پس از انجام تغییرات مورد نظر کارفرما در چند مرحله ، مرجع تصویب طرح نیز در کشاکش همیشگی با کارفرما نظراتی لازم الاجرا دارد .

ب: تهیه نقشه های اجرایی

اعمال تغییرات جهت اجرایی شدن : درصورتی که تیم طراحی معماری در فرایند اولیه تولید نقشه های فاز۱ ، نشستی با تیمهای مهندسی سازه ، برق یا مکانیک خود داشته باشند و همچنین این دوستان علاقه مند و خوشفکر باشند این مساله به کمترین حد خود میرسد با این حال در خیلی از موارد عدم تجربه کافی تیم طراح معماری نسبت به مسایل سازه ای ، مکانیک و برق برای دادن راهکارهای مناسب ( غالبا معمار مشاوره لازم را به تیم مهندسی میدهد و نه بر عکس) و راحت طلبی با دلیل (ر.ک. اعمال تغییرات در مرحله فاز ۲)  این دوستان لطمه هایی به طرح وارد میکند.

مساله همیشگی زمان و هزینه : دادن نقشه های اجرایی کامل نیازمند زمان ، نیروی متخصص و در نتیجه هزینه ای بالا دارد. رفت و برگشتهای زمانبر سازه، برق و مکانیک و هماهنگی با معماری و تهیه نقشه های نهایی هماهنگ با حاشیه ای شامل نقشه های کامل جزییات و بزرگنمایی­ها از بخش بخش ساختمان و رفع تمامی موارد مساله دار موجب خروج از مساله به صرفه بودن می شود لذا غالب مشاوران به دادن نقشه هایی با حداقل استاندارد های مورد نیاز اجرایی (استاندارد مشخصی هم وجود ندارد) بسنده میکنند و بسیاری از مسایل را به مرحله اجرا و پس از طرح سوال موکول میکنند .از طرف دیگر غالبا کارفرما به ارزش این قضیه واقف نیست و پیمانکار تیم اجرایی لازم جهت اجرای نقشه ها را هرچند که کامل باشند ، ندارد.

اعمال نظر طراحی در مرحله فاز۲ توسط کارفرما : هولناک ترین و خطرناک ترین مشکل بخش طراحی، اعمال تغییرات طراحی در مرحله تصویب نقشه های اجراییست. از آنجا که تولید نقشه های اجرایی یک تیم کامل مهندسی را به صورت هماهنگ نیاز دارد، انجام تغییرات طراحی در این مرحله فوق العاده فرسایشی و خطرناک است. دغدغه های طراحی در این مرحله تا حدود زیادی به دغدغه های هماهنگی بدل شده اند. همچنین پس از گذشت زمان ، تیم مهندسی متمرکز بر پروژه ای دیگر است و برخی از مسایل پروژه به فراموشی سپرده شده بنابراین پس از هر مرحله اعمال تغییرات ، عدم هماهنگی بیشتری را بین نقشه های سازه، برق و مکانیک و معماری شاهد خواهیم بود.

ج : اجرا

ضعف همیشگی اجرا : با توجه به نبود یا کمبود تیمهای متخصص در بسیاری از شرکتهای مجری ، ضعف همیشگی اجرا صدمات زیادی به طرح وارد میکند. این مساله به خصوص در مراحل سفت کاری و نازک کاری پروژه (مرحله بعد از سازه) مشهود است.

مساله مالی حرف اول پروژه : عدم دریافت به موقع صورت وضعیتها به بسیاری از پیمانکاران لطمه جدی وارد میکند ، این مساله تلاش پیمانکار را برای هماهنگ کردن خود به هر نحو ممکن با نرخ تورم عجیب و غریب موجود، موجب میشود. و در این وسط در بسیاری از مواقع ارزشهای طرح پایمال هستند.

عدم توجه پیمانکار برای به کار گیری تیم مجرب مهندسی : غالب نیروهای مهندسی پیمانکار مهندسین محترم عمران هستند که درک پایینی از فضای معماری و نیز جزییات بعد از سازه دارند .

ناکامل بودن نقشه های اجرایی مفری برای سازنده : به دلایلی که گفته شد در نهایت نقشه های رسیده به دست پیمانکار نقشه های کاملی نیستند و تیم طراحی امیدی واهی به حل معضلات احتمالی در مرحله اجرا دارد. در غالب موارد مسایل مربوط به ناقص بودن نقشه ها به بدترین نحو ممکن از لحاظ معماری حل خواهند شد و به خصوص تبدیل به دستاویزی میشوند برای نابودی بیشتر طرح . در این لحظه طراح (معمار ، سازه ، برق و مکانیک) برای دفاع از خود حضور ندارد ( در پروژه هایی که ارتباط تنگاتنگ تری هست وضع کمی بهتر است) و کارفرما نه توانایی و نه نیروی متخصص لازم را در اختیار دارد تا از نقشه هایی که خود تصویب کرده ، پاسداری کند.

دخالت همیشگی کارفرما حتی در مرحله اجرا : از آنجا که در بسیاری از مواقع دید کافی نسبت به طرح در اردوی کارفرما وجود ندارد (عدم توجه به مطالعات)  ، با شروع طرح کم کم نظرات جدیدی از سوی او شکل میگیرد . در این مرحله بسیاری از تصمیم گیری های زمان تولید نقشه های اجرایی بنا به دلایل مختلف کنار گذاشته می شود. برخی با روشن شدن دید (مصالح نازک کاری) برخی با تغییرات تورمی قیمتها … ( مصالح سفت کاری و در موارد نادر ، سازه) و برخی به علت موکول شدن تصمیم گیری به زمان اجرا.

د: نظارت

ناکافی بودن قدرت ناظر: البته این مساله همیشگی نیست ولی به سه علت رخ میدهد. یکی ضعف اطلاعاتی ناظر در زمینه اجرا و مسایل جدید اجرایی . دوم تشکیل رانت بین پیمانکار و کارفرما و سوم طلبکار بودن همیشگی پیمانکار از کارفرما به علت عقب افتادن پرداختها که باعث میشود کارفرما از بعضی مسایل چشمپوشی و با پیمانکار مدارا کند.

مساله مالی نظارت : نگاهی کلی به جدول ارائه شده دستمزد ناچیز ناظرین پروژه ها، مشخص کننده این مساله است که جذب نیروهای قوی اجرایی با قدرت درک طراحی بالا و ارائه دهنده ایده های نو در اجرا به خصوص در پروژه های دولتی غیر ممکن است.

جدایی بخش نظارت از طراحی : در برخی پروژه ها ، بخش نظارت بصورت تیم جدا از سیستم مشاور طراح و از طرف مشاور یا بخشی از کارفرما عمل میکند که خود صدماتی را برای طرح اولیه در بر دارد.

 مشکلات ارائه شده در سه بخش طراحی ، نظارت و اجرا ، فقط بخشی از مسایل تاثیر گذار بر مساله ساختمان سازی هستند. تغییرات سیستمهای مدیریتی در سطح کلان ، عدم توجه به مساله هزینه برای تولید طرح بهتر ، انتخاب مشاور از طریق روابط … از مسایلی هستند که در طی سالها تاثیر منفی خود را بر طرحهای معماری در سطح کشور کذاشته اند. البته طرح های موفق کم نیستند اما هدف نوشتار بررسی  مشکلات  و مسایلی بود که در نهایت باعث میشود شاهد ساختمانهایی نا موفق باشیم . ساختمانهایی که لزوما طراح یا مجری آنها مقصر نیست و ملغمه ایست از گروههای تاثیر گذار از طراحی تا اجرا.

غالب طرح های موفق معماری ، طرح هایی هستند که توسط شرکتهای طرح و اجرا (ارتباط تنگاتنگ طرح با اجرا + عدم نیاز به تولید نقشه های کامل ) و با کارفرماهای خصوصی (هزینه کافی) ساخته شده اند ( ر.ک. طرح های برنده دوره های مختلف جایزه معمار)

و یا کارفرماهای دولتی با مدیریت و تیم های مهندسی به روز شده و نو اندیش ، بودجه کافی و ارتباط مناسب تیم طراحی و اجرا.

نوشته حاظر مصادیق متعددی برای ارائه و روشن شدن فضای مطلب داشت که از نظر دور نمانده بود ولی برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب صرفا به اصل مطلب اکتفا شد.

با تقدیم احترام

565

پر کن پیاله را، کین جام آتشین ... دیریست ره به حال خرابم نمی برد

دیدگاه کاربران
  • علی پاکدل ۱۴ تیر ۱۳۹۳ / ۹:۴۷ ب٫ظ

    درست تو روزی که به طور اتفاقی ارشیو مجلات معمار رو ورق میزدم و مقاله محمد زاده رو خوندم تو آرشیو سایت این نوشته رو پیدا کردم…بسیار عالی پاسخ دادید.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط
تومان